بر صلیبم، میخکوب! خون چکد از پیکرم، محکوم باورهای خویش.
بر صلیبم، میخکوب! خون چکد از پیکرم، محکوم باورهای خویش. بودهام دیروز هم آگاه، از فردای خویش. مهرورزی کم گناهی نیست! میدانم، سزاوارم، رواست. آنچه بر من میرسد، زین ناسزاتر هم سزاست در گذرگاهی که زور و دشمنی فرمانرواست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر