۱۳۹۱ شهریور ۲۲, چهارشنبه


نگذاريد تنها بلرزم !
پدرم گاومان را فروخت. ارزان فروخت تا، پولش به نان برسد. خواهرم گرسنه ماند تا، مادرم تنها در قبر بلرزد. چادرمان سرد است. خانه ام كجاست؟ نگذاريد تنها بلرزم...
اي هموطن، اي عزيز! بيا و امروز را باز، سوي ما سفر كن. كمي نان،
 قدري خوراكي و چيزي كه گرم مان كند. راه دوري نمي رود. اصلن ولش كن ! بيا تنها، كنارمان بنشين تا، حرف بزنيم. درد مشترك مي شود و در چادرمان حالاحالاها به رويت باز است! نگذار تنها بلرزم... بيا امروز را باز ، سوي ما سفر كن عزيز، همراه شو عزيز ، همراه شو...
فاز دوم كمك رساني به مناطق زلزله زده
از 22 شهريور 1391

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر