۱۳۹۱ شهریور ۲۷, دوشنبه


آزاد کردن دختر از دست مزدوران ارشاد جوب تهران
----------------------------------------------------
با دعا یا پا به پا

در عالم درد و بلا ، آمد به یاد من دعا
من با خدا کردم دعا ، آمد ولی صدها بلا

گفتم خدای پر صفا ، این دم بلا بر ما چرا
گفتا تو را باشد سزا ، دانی تو تا قدر خدا

گفتم دعا کردم تو را ، کردم به عهد خود وفا
پس این بلا و ناروا ، کی شد به جان من روا

گفتا که میآید شفا ، بر درد تو گردد دوا
کمتر بکن این شکوه ها، جایش بکن من را صدا

گفتم نماز و ختبه ها ، کی شد دوای درد ما
گر شد دعایم بر هوا ، ظالم سوارم هر کجا

نان عرق گر بی نوا ، سازد چرا ماند گدا
در راه حق بر پا ز جا با هم که خود سازیم رها

ای به که گر باشد خدا ، ماند درون سینه ها
تا آنکه سازد مبتلا ، گردد فقط زنجیر پا

ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) خرداد ۱۳۸۹


عکس و خبر از قاصدان آزادی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر