علی کیست؟ تا به بردگی خود پایان دهد.
علی، چهارمين خليفه راشدين ، اولين امام شعيان ، داما د و پسر عموی پيامبر اسلام از اولين کسانی است که
اسلام آورد و در راه ترويج دين محمد از کشته های مخالفان عرب و عجم
(ايرانيان) پشته ساخت . در وصف
می گويد
: [علی] پوست تيره پر رنگ، « اسحق بن عبدالله » خطاب به « ابوجعفر محمد بن علی » وی
چشمان برآمده ، سر طا س و قدی کوتاه داشت
.
علی برخلاف ادعاهای صرفا مکتبی و مذهبی، فردی ثروتمند بود بطوريکه تنها از راه نخلستانهای خود
سالانه
40 هزار دينار درآمد داشت . ( تاريخ اسلام شناسی، علی ميرفطروس باستناد به تجارب السلف ص 13
).
اين پولهای قارونی که در دوران حاکميت اسلام ناب محمدی رشد چندين برابر داشت، توانست در کنار
مکتب خونريز ذوالفقار، نقش عمده ای در ترويج اسلام ايفا کند
. علی بر اين اعتقا د بود که ما [مسلمانان]
عقيدهايمان را بر شمشيرهايمان حمل می کنيم
( به نقل نهج البلاغه ).
پس از درگذشت محمد و فاطمه الزهرا ، علی شروع به گسترش حرمسرای خود کرد بطوری که بنا به کتاب
نوشته عمادزاده که از منابع معتبری ياری جسته بالغ بر
30 زن و تعداد زيادی کنيز را در « زنان محمد »
حرمسرای خود جا داده بود
. بقول غزالى آن حضرت در شمار مردان آثيرالازدواج تاريخ است . زنان دائمه
علی آه نامشان در تاريخ مانده جز زنانى آه نامشان برده نشده و جز آنيزان آه از برخى از آنها فرزندانى
ای ایرانی علی را خوب بشناس.
کشتارهای بی رحمانه علی
برگفته از تاریخ طبری و سایر نویسندگان عرب.
گردآورنده نیک جعفرزاده
: فاطمه زهراء، خوله بنت اياس حنفيه، ليلى بنت مسعود نهشليه، اسماء بنت عميس،
فاطمه بنت حزام مكناة به امّ البنين، ام سعيد بنت عروة بن مسعود ثقفى، امامه بنت ابوالعاص بن ربيع
علی پس از مرگ پيامبر اسلام، علی رقم کش و قوسهای
6 ماهه با خليفه اول مسلمانان (ابوبکر)، بيعت کرد .
در زمان خليفه دوم علی برای نزدیکی به قدرت با
(عمر57) ، با ازدواج دخترش ام کلثوم 7 ساله با عمر موافقت کرد تا بتواند در معا دلات سياسی نقش بازی کند
. در همين راستا بود که در هنگام لشکرکشی مسلمانان به ايران، بعنوان يکی از مشاوران نزديک عمرعمل کرد
. پس از ترور عمر بدست فيروز ابولولو ايرانی و روی کار آمدن خليفه سوم (عثمان)، بارها با
بر کرسی« اهل اجماع » وی بمخالفت پرداخت و پس از کشته شدن عثمان بدون در نظر گرفتن رای
امپراطوری اسلام تکيه زد با قدرت گرفتن علی، اختلافات بين وی و معاويه بر سر قدرت و گسترش قلمرو بالا گرفت بطوری که جنگهای بس خونينی درگرفت
. اين اختلافات سرانجام وقتی که هيچ يک از دو گروه به اطاعت ديگری نيامد،
با نگارش نامه ی که معاويه به علی نوشت پايان يافت
. معاويه در اين نامه خطاب به علی نوشت : " اگر مايل
هستی عراق از آن تو باشد و شام از آن من، و شمشير از اين امت برداری و خون مسلمانان را نريزی
. " اين پيشنهاد را قبول کن
. علی اين پيشنهاد را پذيرفت و پس از آن معاويه با سپاهيانش در شام و اطراف آن به
حکومت و گرفتن خراج مبادرت کرد و علی نيز در عراق حکومت نمود
. ( به نقل از زيادبن عبدالله ، تاريخ طبری، جلد ششم، ترجمه ابولقاسم پاينده)
در جريان جنگهای ما بين علی و معاويه و کشتارهای عقيدتی در سرزمينهای تحت کنترل آنان، کينه و انتقام
در بسياری از خانواده های داغدار و گرايشات مخالف رشد کرد و بسياری از آنان شروع به فعاليت سازمانيافته مخفی نمودند
. يکی از اين گروهها که از هواداران خوارج محسوب می شدند به اين نتيجه رسيدند
که علل اصلی سقوط اسلام و کشتارها عقيدتی، وجود رهبران ضلال است که روزگار خوش را از مردم گرفته اند
. در اين راستا آنان تصميم گرفتند که حاکمين جبار را ترور کنند . سه نفر به نامهای بن ملجم، برک بن عبدالله و عمر بن بکر مامور شدند که هر يک به ترتيب امام علی، معاويه و عمروبن عاص ر ا ترور کنند
.
روز مقرر شده برای اين کار هفتم رمضان تعين شد
. هريک با شمشيرهای زهرآگين بسوی رفتند تا ماموريت
خود را در روز مشخص شده انجام دهند
. برک بن عبدالله و عمر بن بکر به دلايلی نتوانستند سوژه های خود
را معدوم سازند ولی ابن ملجم که خود را به کوفه رسانده بود توانست با ياری يکی از دوستان همفکر خود بنام
شبيب ضربت کاری را به پيشانی امام علی وارد سازد
. بعد از ضربت، ابن ملجم را نزد امام علی بردند و
علی از او پرسيد چرا چنين کردی؟ ابن ملجم گفت
: شمشيرم را چهل صبحگاه تيز کردم و از خدا خواستم که
بدترين و پست ترين مخلوق خدا را با آن بکشم
. علی گفت : خود نيز با آن کشته می شوی که بدترين مخلوق
(خدای. (تاريخ طبری، ص 2681
پس از نگاه شتابزده ای که بر زندگی امام علی داشتيم، در ادامه سعی می کنيم با استناد به منابع مستند
تاريخی، نقش عمده وی را در سرکوب و کشتار مخالفان ، بهتر بشکافيم
.
الف) نقش امام علی در کشتارهای جمعی
با پيامبر اسلام قراداد دوستی و همکاری امضا کردند که بر اساس آن قرارداد « بنی قريظه » 1) قبيله يهودی
اگر دشمنانی از خارج به مدينه هجوم آوردند، اين قبيله موظف بود دوش به دوش لشکر مسلمانان با آنها بجنگد
. محمد پس از چندی با قبيله بنی نضيرکه جزو قبايل مدينه است به جنگ می پردازد و از قبيله بنی
قريظه کمک می خواهد
. اين قبيله سر باز می زند و خود را در صورتی مسئول و ملزم به اجرای قراداد
همکاری می داند که دشمنان خارجی به مدينه حمله ور شوند
. محمد خشمگين می شود و به امام علی دستور
» می دهد که در راس لشکری به آنجا رفته و آنها را حسابی گوشمالی دهد . امام علی نيز پس از فتح قبيله
به همراه ساير لشکران اسلام بيش از
700 نفر تا 900 نفر از مردان قبيله را در مقابل گودالهای که «بنی قريظه
(از پيش کنده شده بود سر می زنند. ( تاريخ طبری، جلد 3 ، ص 1088
را سر بريدند، به نحوی که کسی زنده
« ازد » 2) امام علی و يارانش در يک روز، 2500 نفر از خاندان
(نماند تا ديگری را دلداری دهد. (مروج الذهب،جلد اول، ص 729
3)خوارج از مسلمانا نی بودند آه پس از جنگ صفّين و مسئله حكميّت به مخالفت على برخاستند و چون
از سوى على ابو موسى اشعرى و از سوى معاويه عمرو عاص به داورى معيّن شده بودند تا به مطالعه
آتاب خدا و سنّت پيغمبر آداميك از على و معاويه را برگزينند داور شام داور عراق را فريب داد و عراقيان
دانستند آه از عمرو عاص فريب خورده اند به حضرت اعتراض آردند آه چرا به حكميّت تن دادى؟ و آنان
فرقه اى شدند و به مخالفت على پرداختند
. بعدها جنگی به نام نهروان بين خوارج و لشکر علی درگرفت که
در طی آن تعداد زيادی از خوارج بوسيله لشکر امام علی از دم تيغ گذشتند
. بطوری که تاريخ طبری و فتوح
البلدان می نويسند
: هزاران جسد از خوارج زمين را پوشانده بود.
خوارج به خلافتى معتقد بودند آه انتخاب خليفه از روى اختيار مردم باشد خواه از قريش و عرب و يا
از هر قوم و ملتى باشد ؛ و ميگفتند
: خليفه پس از انتخاب بايد اوامر الهى را اطاعت آند وگرنه بايد عزل
شود
رهبر حکومت اسلامی ايران،
14 قرن بعد از کشتار خوارج چنين گفت : يوم الله واقعی ،« روح الله خمي نی »
روزی است که امير عليه السلام شمشيرش را کشيد و خوارج را از اول تا به آخر درو کرد و تمامشان را کشت
.
( سخنرانی خمينی در سال 1361 بمناسبت سا لگرد پيامبر اسلام)
چيزی بالغ بر تن
500 تا 900 نفر کشت. « ليله الحرير » 4 ) امام علی در نبردی بنام
( (منتهی الامال ، جلد اول، ص 1535)
عبدلله خررمی با 70 نفر از همراهانش از بيم جان به دژی پناه برد . به دستور امام علی، دژ به آتش کشيده
شد که در جريان آن تمامی اين افراد زنده زنده در آتش سو ختند؛ بطوری که بوی گوشت بريان شده اين
انسانهای نگون بخت در هوا پخش و مردم را آزار داد
( (علی مرزی نامتناهی، حس صدر، ص 19 96 )
بعد از مرگ محمد پيامبراسلام، عده ای از مردم قبايل از اسلام برگشتند و عوامل پيامبر اسلام را کشتند
و از شادی مرگ محمد به زنانشان فرمودند که دستان خود را حنا بگذارند
( قصص النيا نيشاپوری، ص 455)
ابوبکر ، عمر و علی بفوريت دستور دادند که هر که از دين برگشته، گردن زنند و با آتش بسوزانند و زن و
1407و جلد 6 ، ص ص ، 1394 ،1380 ، بچه اشان را به اسارت برند (تاريخ طبری، جلد 4 ص 13792420و 2665 ) .
در جريان اين کشتارها، شمشيرهای خالد ابن وليد و امام علی برنده تر از ديگران عمل کرد
.
تاريخ طبری درباره ی کشتارهای
می نويسد
: " آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر درگذشت پيامبر اسلام « خالد بن وليد »
نشان داده بودند همه را بکشت و به آتش بسوخت و فرمود تا سرهايشان گرد کنند و پايه ديگ کنند و آتش در
تن های ايشان زد و همه را بسوخت
". همين کتاب در مورد نقش علی در سوزاندن اجساد مردم در جريان اين
کشتارها می نويسد
: " علی تنهای آنان را در آتش سوزاند و خاکستر نمود ." (تاريخ طبری، جلد چهارم ص 1380 و 1464 و جلد ششم صفحات 2420 تا 2265ب) چهره امام علی بعنوان يک دژخيم
که با سخنان شيوا و افشاگريانه ی خود موجبات اذيت و آزار محمد پيامبر
« حويرث بن نقيذ » 1) شاعری بنام
خدا را برانگيخته و همچنين شتر دختران محمد، فاطمه و ام کلثوم را رَم داده بود به فرمان محمد رسول خدا و
توسط علی امام اول شعيان، در جريان يک توطئه به قتل رسيد
. (رجوع شود به تاريخ طبری ج 3 ص
( 1188و سيره ابن هشام ج 2 ص 273
که از ترس محمد گريخته بود، بوسيله امام علی دستگير و سر بريده شد
. (دفتر « مغيره » 2) پيرمردی بنام
(زنان پيغمبر، عمادزاده ص ص 316 و 3173)
امام علی شاهرگ مردانی را بريد و بمانند مرغان نيم بسمل آنان را در بيابان رها کرد تا با شکنجه بميرند .
( (امام علی، عبدالفتاح، جلد 5، ص 274)
پس از شکست ائيل، محمد پيامبر اسلام به علی دستور داد که نضر پسر حارث را سر بريدند . همينطور
در منطقه ای ديگر بنام الظيه از ميان اسرا، عتبه پسر ابی معيظ بدستور محمد و بدست علی سر بريده شد
.
( (دفتر منتهی الامال، جلد اول، ص 575)
مردی بنام عتبه که بخاطر عدم پخش مساوی غنائم بين لشکر اسلام به صورت محمد تف کرده بود، بوسيله
(علی سر بريده شد. (تاريخ طبری، جلد 5، ص 1103ج) امام علی و کشتارايرانيان
امام علی يکی از مشاوران نزديک عمر
(خليفه دوم مسلمانان ) در هنگام حمله لشکر اسلام به ايران بود .
زمانی که عمر می خواست خود شخصا در اين جنگها حاضر شود، امام علی به او گفت
: " تو سر اين سپاهی
اگر بروی و کشته شو ی، سپاه اسلام متلاشی می شود
. تو بايد مرکز خلافت را داشته باشی تا اگر سپاه اسلام
شکست خورد
. ايرانيان بدانند که اين نيرو پشت دارد " (تاريخ طبری، جلد 5، ص 1943 و 1945 ، اخبار
.(446 –الطول ص 147 و نهج البلاغه ص 443
عمر که داما د امام علی بود و روی حرفهای وی حس اب می کرد پيشنهاد وی را پذيرفت و در دارالخلافه ماند
و در راس لشکريان اسلام فرماندهان با تجربه و خونريزی گمارد و به طرف ايران گسيل داشت
. پس از
شکست ايرانيان و پيروزی لشکريان اسلام، علی خطا ب به مردم کوفه گفت
: ای مردم کوفه، شما شوکت
(عجمان را برديد. (تاريخ طبری، جلد 6 ص 2208
پس از پايان سلطنت
3 تن از خلفای مسلمانان (ابوبکر،عمر، عثمان ) نوبت سلطنت امام علی رسيد که بسيار
لرزان و کوتاه بود
. اختلافات معاويه و علی بر سر قدرت بالا گرفت و سبب ساز جنگهای طولانی گرديد .
علی جهت تامين مخارج اين جنگها مجبور بود که باج و خراج بيشتری از ايرانيان اخذ کند
. اين فشارها
موجب قيامها و مقاومتهای دليرانه از سوی شهرهای مختلف ايران شد بطوری که امام علی بی رحم ترين
را بسوی خراسان، فارس، ری ، آذربايجان و
« زياد ابن ابيه » ، « خليد بن طويف » سرداران خود، از جمله
ساير شهرها و بلاد اعزام داشت
در ادامه به مواردی از سرکوب قيامهای مردم ايران در زمان خلافت امام علی می پردازيم
در زمان امام علی، مردم استخر چندين بار قيام کردند . امام علی در يکی از آن موارد
را در راس لشکری به آنجا گسيل داشت و شورش تودهها را در سيل خ ون « عبدالله بن عباس »
فرونشاند
(فارسنامه ابن بلخی، ص 136 ). در مورد ديگر که مردم استخر شوروش کردند، امام
که از خونخواری و آدمکشی به انوشيروان دوم لقب گرفته بود به آنجا
« زياد بن ابيه » علی
گسيل داشت تا به سرکوبی اين قيام بپردازند
. در مورد جنايات و کشتار مردم استخر توسط
زياد بن ابيه کتابها و روايت زيادی نوشته و نقل شده است
(رجوع کنيد به کتاب مروج الذهب،
.(جلد دوم ص 29در سال
39 هجری مردم فارس و کرمان نيز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر امام علی •
را از شهر خود بيرون کردند
. امام علی مجددا زياد بن ابيه را به آنجا گسيل داشت و لشکريان
وی از هيچ جنايتی فروگذاری نکردند
. (تاريخ طبری، جلد 6، صفحه 2657 و يا فارسنامه، ص
(136
مردم خراسان نيز در زمان امام علی برای چندين بار قيام کردند و چون چيزی نداشتند بعنوان
•
باج و خراج بپردازند، از دين اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند
. امام را بسوی خراسان فرستاد
. او مردم نيشاپور را محاصره کرد تا مجبور « جعده بن هبيره » علی
(به صلح شدند. ( تاريخ طبری، جلد 6، ص 2586 و فتوح البلدان ص 292
در زمان امام علی مردم شهر ری نيز سر به طغيان برداشتند و از پرداخت خراج خوداری
•
را با لشکری زياد به سرکوب شوروش فرستاد و امور آنجا را
« ابوموسی » ، کردند. امام علی
بحال نخستين برگرداند
. ابوموسی پيش از اين طغيان نيز، يکبار ديگر بدستور امام علی به
(جنگ مردم شهر ری گسيل شده بود. (فتوح البلدان ص 150
به روزگا ر خلافت علی بن ابی طالب، چون پايان سال
38 و آغاز سال 39 بود، حارث بن سره •
عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشيد و پيروز شد، غنيمت بسيار و برده ی بی شماربدست آورد
. تنها در يک روز، هزار برده ميان يارانش تقسيم کرد. لکن سرانجام خود و
يارانش، جز گروهی اندک، در سرزمين قيقان
(سرحد خراسان) کشته شد. (فتوح البلدان،بلاذری)
علی بن ابی طالب، عبدالرحمن بنی جز طائی را به سيستان فرستاد
. لکن حسکه حبطی وی را •
بکشت، پس علی فرمود
: بيايد که چهار هزار تن از حبطيان را به قتل رسانيم . وی را گفتند :
حبطيان پانصد تن هم نشوند
. (فتوح البلدان، بلاذری)
علی ولايت آذربايجان را نخ ست به سعيد بن ساريه خزاعی و سپس به اشعث بن قيس داد
. يکی •
از شيوخ آذربايجان نقل می کند که وليد بن عقبه همراه با اشعث بن قيس به آذربايجان می آيند
و چون وليد آن ديار را ترک کرد ، مردم آذربايجان قيام کردند
. اشعث از وليد طلب ياری کرد و
وليد برای ياری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسيل داشت
. اشعث، حان به حان (حان= خانه به
خانه) فتح کرد و پيش رفت . و پس از فتح آذربايجان گروهی از تازيان اهل عطا را بياورد و در آنجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند
. (فتوح البلدان، بلاذری)
دوستان همه این مطلب واقعیت تلخ جنایت علی است که بر اساس مستندات تاریخ نوشته است.
اگر عقل و منطق دارید نگذارید تعصب مذهبی چشمتان را کور کند و از روی تعصب انسانی را یا طایفه ایی را یا کشوری را به تباهی بکشانید
با سپاس فراوان از ایرانیان واقعی و انسانهای آزاده
نیک جعفرزاده
اسلام آورد و در راه ترويج دين محمد از کشته های مخالفان عرب و عجم
(ايرانيان) پشته ساخت . در وصف
می گويد
: [علی] پوست تيره پر رنگ، « اسحق بن عبدالله » خطاب به « ابوجعفر محمد بن علی » وی
چشمان برآمده ، سر طا س و قدی کوتاه داشت
.
علی برخلاف ادعاهای صرفا مکتبی و مذهبی، فردی ثروتمند بود بطوريکه تنها از راه نخلستانهای خود
سالانه
40 هزار دينار درآمد داشت . ( تاريخ اسلام شناسی، علی ميرفطروس باستناد به تجارب السلف ص 13
).
اين پولهای قارونی که در دوران حاکميت اسلام ناب محمدی رشد چندين برابر داشت، توانست در کنار
مکتب خونريز ذوالفقار، نقش عمده ای در ترويج اسلام ايفا کند
. علی بر اين اعتقا د بود که ما [مسلمانان]
عقيدهايمان را بر شمشيرهايمان حمل می کنيم
( به نقل نهج البلاغه ).
پس از درگذشت محمد و فاطمه الزهرا ، علی شروع به گسترش حرمسرای خود کرد بطوری که بنا به کتاب
نوشته عمادزاده که از منابع معتبری ياری جسته بالغ بر
30 زن و تعداد زيادی کنيز را در « زنان محمد »
حرمسرای خود جا داده بود
. بقول غزالى آن حضرت در شمار مردان آثيرالازدواج تاريخ است . زنان دائمه
علی آه نامشان در تاريخ مانده جز زنانى آه نامشان برده نشده و جز آنيزان آه از برخى از آنها فرزندانى
ای ایرانی علی را خوب بشناس.
کشتارهای بی رحمانه علی
برگفته از تاریخ طبری و سایر نویسندگان عرب.
گردآورنده نیک جعفرزاده
: فاطمه زهراء، خوله بنت اياس حنفيه، ليلى بنت مسعود نهشليه، اسماء بنت عميس،
فاطمه بنت حزام مكناة به امّ البنين، ام سعيد بنت عروة بن مسعود ثقفى، امامه بنت ابوالعاص بن ربيع
علی پس از مرگ پيامبر اسلام، علی رقم کش و قوسهای
6 ماهه با خليفه اول مسلمانان (ابوبکر)، بيعت کرد .
در زمان خليفه دوم علی برای نزدیکی به قدرت با
(عمر57) ، با ازدواج دخترش ام کلثوم 7 ساله با عمر موافقت کرد تا بتواند در معا دلات سياسی نقش بازی کند
. در همين راستا بود که در هنگام لشکرکشی مسلمانان به ايران، بعنوان يکی از مشاوران نزديک عمرعمل کرد
. پس از ترور عمر بدست فيروز ابولولو ايرانی و روی کار آمدن خليفه سوم (عثمان)، بارها با
بر کرسی« اهل اجماع » وی بمخالفت پرداخت و پس از کشته شدن عثمان بدون در نظر گرفتن رای
امپراطوری اسلام تکيه زد با قدرت گرفتن علی، اختلافات بين وی و معاويه بر سر قدرت و گسترش قلمرو بالا گرفت بطوری که جنگهای بس خونينی درگرفت
. اين اختلافات سرانجام وقتی که هيچ يک از دو گروه به اطاعت ديگری نيامد،
با نگارش نامه ی که معاويه به علی نوشت پايان يافت
. معاويه در اين نامه خطاب به علی نوشت : " اگر مايل
هستی عراق از آن تو باشد و شام از آن من، و شمشير از اين امت برداری و خون مسلمانان را نريزی
. " اين پيشنهاد را قبول کن
. علی اين پيشنهاد را پذيرفت و پس از آن معاويه با سپاهيانش در شام و اطراف آن به
حکومت و گرفتن خراج مبادرت کرد و علی نيز در عراق حکومت نمود
. ( به نقل از زيادبن عبدالله ، تاريخ طبری، جلد ششم، ترجمه ابولقاسم پاينده)
در جريان جنگهای ما بين علی و معاويه و کشتارهای عقيدتی در سرزمينهای تحت کنترل آنان، کينه و انتقام
در بسياری از خانواده های داغدار و گرايشات مخالف رشد کرد و بسياری از آنان شروع به فعاليت سازمانيافته مخفی نمودند
. يکی از اين گروهها که از هواداران خوارج محسوب می شدند به اين نتيجه رسيدند
که علل اصلی سقوط اسلام و کشتارها عقيدتی، وجود رهبران ضلال است که روزگار خوش را از مردم گرفته اند
. در اين راستا آنان تصميم گرفتند که حاکمين جبار را ترور کنند . سه نفر به نامهای بن ملجم، برک بن عبدالله و عمر بن بکر مامور شدند که هر يک به ترتيب امام علی، معاويه و عمروبن عاص ر ا ترور کنند
.
روز مقرر شده برای اين کار هفتم رمضان تعين شد
. هريک با شمشيرهای زهرآگين بسوی رفتند تا ماموريت
خود را در روز مشخص شده انجام دهند
. برک بن عبدالله و عمر بن بکر به دلايلی نتوانستند سوژه های خود
را معدوم سازند ولی ابن ملجم که خود را به کوفه رسانده بود توانست با ياری يکی از دوستان همفکر خود بنام
شبيب ضربت کاری را به پيشانی امام علی وارد سازد
. بعد از ضربت، ابن ملجم را نزد امام علی بردند و
علی از او پرسيد چرا چنين کردی؟ ابن ملجم گفت
: شمشيرم را چهل صبحگاه تيز کردم و از خدا خواستم که
بدترين و پست ترين مخلوق خدا را با آن بکشم
. علی گفت : خود نيز با آن کشته می شوی که بدترين مخلوق
(خدای. (تاريخ طبری، ص 2681
پس از نگاه شتابزده ای که بر زندگی امام علی داشتيم، در ادامه سعی می کنيم با استناد به منابع مستند
تاريخی، نقش عمده وی را در سرکوب و کشتار مخالفان ، بهتر بشکافيم
.
الف) نقش امام علی در کشتارهای جمعی
با پيامبر اسلام قراداد دوستی و همکاری امضا کردند که بر اساس آن قرارداد « بنی قريظه » 1) قبيله يهودی
اگر دشمنانی از خارج به مدينه هجوم آوردند، اين قبيله موظف بود دوش به دوش لشکر مسلمانان با آنها بجنگد
. محمد پس از چندی با قبيله بنی نضيرکه جزو قبايل مدينه است به جنگ می پردازد و از قبيله بنی
قريظه کمک می خواهد
. اين قبيله سر باز می زند و خود را در صورتی مسئول و ملزم به اجرای قراداد
همکاری می داند که دشمنان خارجی به مدينه حمله ور شوند
. محمد خشمگين می شود و به امام علی دستور
» می دهد که در راس لشکری به آنجا رفته و آنها را حسابی گوشمالی دهد . امام علی نيز پس از فتح قبيله
به همراه ساير لشکران اسلام بيش از
700 نفر تا 900 نفر از مردان قبيله را در مقابل گودالهای که «بنی قريظه
(از پيش کنده شده بود سر می زنند. ( تاريخ طبری، جلد 3 ، ص 1088
را سر بريدند، به نحوی که کسی زنده
« ازد » 2) امام علی و يارانش در يک روز، 2500 نفر از خاندان
(نماند تا ديگری را دلداری دهد. (مروج الذهب،جلد اول، ص 729
3)خوارج از مسلمانا نی بودند آه پس از جنگ صفّين و مسئله حكميّت به مخالفت على برخاستند و چون
از سوى على ابو موسى اشعرى و از سوى معاويه عمرو عاص به داورى معيّن شده بودند تا به مطالعه
آتاب خدا و سنّت پيغمبر آداميك از على و معاويه را برگزينند داور شام داور عراق را فريب داد و عراقيان
دانستند آه از عمرو عاص فريب خورده اند به حضرت اعتراض آردند آه چرا به حكميّت تن دادى؟ و آنان
فرقه اى شدند و به مخالفت على پرداختند
. بعدها جنگی به نام نهروان بين خوارج و لشکر علی درگرفت که
در طی آن تعداد زيادی از خوارج بوسيله لشکر امام علی از دم تيغ گذشتند
. بطوری که تاريخ طبری و فتوح
البلدان می نويسند
: هزاران جسد از خوارج زمين را پوشانده بود.
خوارج به خلافتى معتقد بودند آه انتخاب خليفه از روى اختيار مردم باشد خواه از قريش و عرب و يا
از هر قوم و ملتى باشد ؛ و ميگفتند
: خليفه پس از انتخاب بايد اوامر الهى را اطاعت آند وگرنه بايد عزل
شود
رهبر حکومت اسلامی ايران،
14 قرن بعد از کشتار خوارج چنين گفت : يوم الله واقعی ،« روح الله خمي نی »
روزی است که امير عليه السلام شمشيرش را کشيد و خوارج را از اول تا به آخر درو کرد و تمامشان را کشت
.
( سخنرانی خمينی در سال 1361 بمناسبت سا لگرد پيامبر اسلام)
چيزی بالغ بر تن
500 تا 900 نفر کشت. « ليله الحرير » 4 ) امام علی در نبردی بنام
( (منتهی الامال ، جلد اول، ص 1535)
عبدلله خررمی با 70 نفر از همراهانش از بيم جان به دژی پناه برد . به دستور امام علی، دژ به آتش کشيده
شد که در جريان آن تمامی اين افراد زنده زنده در آتش سو ختند؛ بطوری که بوی گوشت بريان شده اين
انسانهای نگون بخت در هوا پخش و مردم را آزار داد
( (علی مرزی نامتناهی، حس صدر، ص 19 96 )
بعد از مرگ محمد پيامبراسلام، عده ای از مردم قبايل از اسلام برگشتند و عوامل پيامبر اسلام را کشتند
و از شادی مرگ محمد به زنانشان فرمودند که دستان خود را حنا بگذارند
( قصص النيا نيشاپوری، ص 455)
ابوبکر ، عمر و علی بفوريت دستور دادند که هر که از دين برگشته، گردن زنند و با آتش بسوزانند و زن و
1407و جلد 6 ، ص ص ، 1394 ،1380 ، بچه اشان را به اسارت برند (تاريخ طبری، جلد 4 ص 13792420و 2665 ) .
در جريان اين کشتارها، شمشيرهای خالد ابن وليد و امام علی برنده تر از ديگران عمل کرد
.
تاريخ طبری درباره ی کشتارهای
می نويسد
: " آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر درگذشت پيامبر اسلام « خالد بن وليد »
نشان داده بودند همه را بکشت و به آتش بسوخت و فرمود تا سرهايشان گرد کنند و پايه ديگ کنند و آتش در
تن های ايشان زد و همه را بسوخت
". همين کتاب در مورد نقش علی در سوزاندن اجساد مردم در جريان اين
کشتارها می نويسد
: " علی تنهای آنان را در آتش سوزاند و خاکستر نمود ." (تاريخ طبری، جلد چهارم ص 1380 و 1464 و جلد ششم صفحات 2420 تا 2265ب) چهره امام علی بعنوان يک دژخيم
که با سخنان شيوا و افشاگريانه ی خود موجبات اذيت و آزار محمد پيامبر
« حويرث بن نقيذ » 1) شاعری بنام
خدا را برانگيخته و همچنين شتر دختران محمد، فاطمه و ام کلثوم را رَم داده بود به فرمان محمد رسول خدا و
توسط علی امام اول شعيان، در جريان يک توطئه به قتل رسيد
. (رجوع شود به تاريخ طبری ج 3 ص
( 1188و سيره ابن هشام ج 2 ص 273
که از ترس محمد گريخته بود، بوسيله امام علی دستگير و سر بريده شد
. (دفتر « مغيره » 2) پيرمردی بنام
(زنان پيغمبر، عمادزاده ص ص 316 و 3173)
امام علی شاهرگ مردانی را بريد و بمانند مرغان نيم بسمل آنان را در بيابان رها کرد تا با شکنجه بميرند .
( (امام علی، عبدالفتاح، جلد 5، ص 274)
پس از شکست ائيل، محمد پيامبر اسلام به علی دستور داد که نضر پسر حارث را سر بريدند . همينطور
در منطقه ای ديگر بنام الظيه از ميان اسرا، عتبه پسر ابی معيظ بدستور محمد و بدست علی سر بريده شد
.
( (دفتر منتهی الامال، جلد اول، ص 575)
مردی بنام عتبه که بخاطر عدم پخش مساوی غنائم بين لشکر اسلام به صورت محمد تف کرده بود، بوسيله
(علی سر بريده شد. (تاريخ طبری، جلد 5، ص 1103ج) امام علی و کشتارايرانيان
امام علی يکی از مشاوران نزديک عمر
(خليفه دوم مسلمانان ) در هنگام حمله لشکر اسلام به ايران بود .
زمانی که عمر می خواست خود شخصا در اين جنگها حاضر شود، امام علی به او گفت
: " تو سر اين سپاهی
اگر بروی و کشته شو ی، سپاه اسلام متلاشی می شود
. تو بايد مرکز خلافت را داشته باشی تا اگر سپاه اسلام
شکست خورد
. ايرانيان بدانند که اين نيرو پشت دارد " (تاريخ طبری، جلد 5، ص 1943 و 1945 ، اخبار
.(446 –الطول ص 147 و نهج البلاغه ص 443
عمر که داما د امام علی بود و روی حرفهای وی حس اب می کرد پيشنهاد وی را پذيرفت و در دارالخلافه ماند
و در راس لشکريان اسلام فرماندهان با تجربه و خونريزی گمارد و به طرف ايران گسيل داشت
. پس از
شکست ايرانيان و پيروزی لشکريان اسلام، علی خطا ب به مردم کوفه گفت
: ای مردم کوفه، شما شوکت
(عجمان را برديد. (تاريخ طبری، جلد 6 ص 2208
پس از پايان سلطنت
3 تن از خلفای مسلمانان (ابوبکر،عمر، عثمان ) نوبت سلطنت امام علی رسيد که بسيار
لرزان و کوتاه بود
. اختلافات معاويه و علی بر سر قدرت بالا گرفت و سبب ساز جنگهای طولانی گرديد .
علی جهت تامين مخارج اين جنگها مجبور بود که باج و خراج بيشتری از ايرانيان اخذ کند
. اين فشارها
موجب قيامها و مقاومتهای دليرانه از سوی شهرهای مختلف ايران شد بطوری که امام علی بی رحم ترين
را بسوی خراسان، فارس، ری ، آذربايجان و
« زياد ابن ابيه » ، « خليد بن طويف » سرداران خود، از جمله
ساير شهرها و بلاد اعزام داشت
در ادامه به مواردی از سرکوب قيامهای مردم ايران در زمان خلافت امام علی می پردازيم
در زمان امام علی، مردم استخر چندين بار قيام کردند . امام علی در يکی از آن موارد
را در راس لشکری به آنجا گسيل داشت و شورش تودهها را در سيل خ ون « عبدالله بن عباس »
فرونشاند
(فارسنامه ابن بلخی، ص 136 ). در مورد ديگر که مردم استخر شوروش کردند، امام
که از خونخواری و آدمکشی به انوشيروان دوم لقب گرفته بود به آنجا
« زياد بن ابيه » علی
گسيل داشت تا به سرکوبی اين قيام بپردازند
. در مورد جنايات و کشتار مردم استخر توسط
زياد بن ابيه کتابها و روايت زيادی نوشته و نقل شده است
(رجوع کنيد به کتاب مروج الذهب،
.(جلد دوم ص 29در سال
39 هجری مردم فارس و کرمان نيز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر امام علی •
را از شهر خود بيرون کردند
. امام علی مجددا زياد بن ابيه را به آنجا گسيل داشت و لشکريان
وی از هيچ جنايتی فروگذاری نکردند
. (تاريخ طبری، جلد 6، صفحه 2657 و يا فارسنامه، ص
(136
مردم خراسان نيز در زمان امام علی برای چندين بار قيام کردند و چون چيزی نداشتند بعنوان
•
باج و خراج بپردازند، از دين اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند
. امام را بسوی خراسان فرستاد
. او مردم نيشاپور را محاصره کرد تا مجبور « جعده بن هبيره » علی
(به صلح شدند. ( تاريخ طبری، جلد 6، ص 2586 و فتوح البلدان ص 292
در زمان امام علی مردم شهر ری نيز سر به طغيان برداشتند و از پرداخت خراج خوداری
•
را با لشکری زياد به سرکوب شوروش فرستاد و امور آنجا را
« ابوموسی » ، کردند. امام علی
بحال نخستين برگرداند
. ابوموسی پيش از اين طغيان نيز، يکبار ديگر بدستور امام علی به
(جنگ مردم شهر ری گسيل شده بود. (فتوح البلدان ص 150
به روزگا ر خلافت علی بن ابی طالب، چون پايان سال
38 و آغاز سال 39 بود، حارث بن سره •
عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشيد و پيروز شد، غنيمت بسيار و برده ی بی شماربدست آورد
. تنها در يک روز، هزار برده ميان يارانش تقسيم کرد. لکن سرانجام خود و
يارانش، جز گروهی اندک، در سرزمين قيقان
(سرحد خراسان) کشته شد. (فتوح البلدان،بلاذری)
علی بن ابی طالب، عبدالرحمن بنی جز طائی را به سيستان فرستاد
. لکن حسکه حبطی وی را •
بکشت، پس علی فرمود
: بيايد که چهار هزار تن از حبطيان را به قتل رسانيم . وی را گفتند :
حبطيان پانصد تن هم نشوند
. (فتوح البلدان، بلاذری)
علی ولايت آذربايجان را نخ ست به سعيد بن ساريه خزاعی و سپس به اشعث بن قيس داد
. يکی •
از شيوخ آذربايجان نقل می کند که وليد بن عقبه همراه با اشعث بن قيس به آذربايجان می آيند
و چون وليد آن ديار را ترک کرد ، مردم آذربايجان قيام کردند
. اشعث از وليد طلب ياری کرد و
وليد برای ياری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسيل داشت
. اشعث، حان به حان (حان= خانه به
خانه) فتح کرد و پيش رفت . و پس از فتح آذربايجان گروهی از تازيان اهل عطا را بياورد و در آنجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند
. (فتوح البلدان، بلاذری)
دوستان همه این مطلب واقعیت تلخ جنایت علی است که بر اساس مستندات تاریخ نوشته است.
اگر عقل و منطق دارید نگذارید تعصب مذهبی چشمتان را کور کند و از روی تعصب انسانی را یا طایفه ایی را یا کشوری را به تباهی بکشانید
با سپاس فراوان از ایرانیان واقعی و انسانهای آزاده
نیک جعفرزاده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر