۱۳۹۱ مرداد ۹, دوشنبه



اعتراضات خرداد هشتاد و هشت خانواده های بسیاری را داغدار کرد و ما از اندکی با خبر شدیم و از میان ان اندک ها اندکی را برگزیدیم به یادآوری تا نشان بدهیم فراموشکار نیستیم . علیرضا صبوری از ان جوانانی بود که در عین مظلومیت با چند قطعه فلز به یادگار از حاکمان ان سرزمین در سرش و دلتنگی و تنهایی در روحش عازم غربت شد و جان نباخت ، همان جا بی صدا جاودانه شد . پس از او جای خالی برادر و شانه ی تکیده ی مادر دستان لرزان خواهری را به زنده نگاه داشتن نامش انگیزه داد. خواهری که به تنهایی و با صبر ی وصف ناپذیر نام برادرش را به گوش ما رساند تا اگر در زمین پاسخ خواسته اش گلوله شد ... در آسمان گل باران شود و به شبنم هزار ابر تازه بماند .....
سالروز تولد علیرضا نزدیک است ...... در کنار خواهرش باشیم و برای او جشن بگیریم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر